عاشقانه های یک بچه بسیجی

کسی که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد زیر لگد دشمنش بیدار می شود

عاشقانه های یک بچه بسیجی

کسی که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد زیر لگد دشمنش بیدار می شود

عاشقانه های یک بچه بسیجی

آرمان خواهی انسان مستلزم صبر بر رنج هاست پس برادر خوبم برای جانبازی در راه آرمانها یاد بگیر که در این سیاره رنج صبورترین انسانها باشی.
سید مرتضی آوینی
telegram.me/eghaedi

آخرین مطالب

خواهشا این مطلب را نخونید!!!!!!؟

اول:وقتی شروع به وبلاگ نویسی کردم کارم خیلی ساده و بعضا پر اشکال بود (الکی مثلا الان نیست) وقتی وبلاگم هم عوض شدم نود درصد مخاطب هایم را از دست دادم عوض کردن وبلاگ عمار کوچک آقا و اومدن به عاشقانه های یک بچه بسیجی بخاطر زیر نظر گرفتن وبلاگ قبلی توسط جمعی از دوستان و بعضا کم و زیاد مطالب بود اینجا حداقل به موسسه بیان بیشتر اطمینان هست کمتر هم پاسخگوی این و اونم (الکی مثلا تا حالا اصلا بخاطر مطالب بهم گیر ندادن)

دوم: امسال در فضای مجازی تصمیمات جدی گرفتم هرچند این چند وقت که تو فیس بوک فعالیت داشتم اونجا را بهتر از وبلاگ نویسی دیدم آدم سریعتر و بهتر شنیده میشه و بهتر هم مطالب بقیه را میبینه اما الان فهمیدم اصالت با وبلاگنویسیه

سوم: نمیدونم این مطلب منا اصلا کسی هست بخونه یا اصلا کسی حوصله میکنه بخونه اما خواهشا دوستانی که حوصله دارن بیان به هم تو بهتر انجام دادن کارهامون تو فضای مجازی کمک کنیم خواهشا دست بکار بشید

چهارم : سال 94 بهترین سال زندگیم خواهد بود

احسان قائدی
۰۱ فروردين ۹۴ ، ۰۵:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

خسته ام چون نِی که در آغوشِ قلیان آمده 

خسته ام چون لنگه کفشی که بیابان آمده

خسته ام مثل کسی که بعد سالی کارواش 

برده تا ماشین خود را، زود باران آمده

خسته ام چون عاشقی که فال او این بار هم 

"یوسف گم گشته بازآید به کنعان" آمده

خسته ام مثل کسی که بعد عمری مدرسه 

آمده...اما سرِ درس حسابان آمده

خسته ام چون نوعروسی که برای ازدواج 

تا بگیرد اذن بابا را به زندان آمده!

خسته ام مثل کسی که بچه اش با پولِ او 

رفته قم...برگشته...بی قطاب و سوهان آمده

خسته ام چون کارمندی که به طور سرزده 

آخرِ ماهی برایش چند مهمان آمده 

احسان قائدی
۲۹ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

خط قرمز برای من لب توست ،تو بگویی بمیر میمیرم 

مطمئن حرف میزنم اما ، تو بگو پس بگیر میگیرم


حرف هایت برای من سند است،خنده ات لحظه های مستند است

چشمهای تو دلبری بلد است ، از نگاه تو تحت تاثیرم


هر کجا میروم کنار منی ، تو غرور من اقتدار منی 

یار غار منی نگار منی ، تو گره خورده ای به تقدیرم


هر چه که خنده هات شیرین است، اخم هایت چو پتک سنگین است

خوف همراه با رجا این است ، گفته استاد درس تفسیرم  


تیغ بر کش که درد کار من است ، فاش میگویم این نگار من است 

زخم تیغ تو اعتبار من است ، من به دنبال زخم شمشیرم


عاشق ناز و عشوه ات نشدم ، بیشتر هیبت ات گرفته مرا 

بحث ما بحث شیر و اهو نیست هم تو شیری, هم اینکه من شیرم

احسان قائدی
۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر



کتاب سودای سکولاریسم به جریان شناسی سکولاریسم در ایران بر مبنای زندگی و کارنامه «سید محمد خاتمی»‌ به عنوان یکی از رهبران این جریان پرداخته است. آنگونه که در مقدمه کتاب آمده،‌ «سودای سکولاریسم»، مشتمل بر هفت فصل است. در فصل نخست با عنوان «سکولاریسم اسلامی»، مبانی نظری کتاب که در حقیقت عقبه فکری جریان برانداز در ایران است تبیین شده و سپس نگارنده طی نظریه «توحید و شرک در سیاست»، امکان و امتناع سکولاریزه شدن اسلام را از منظر بنیادی ترین اعتقاد اسلامی یعنی توحید،‌ بررسی کرده است.

فصل دوم،‌ «فرزند آیت الله»،‌ به بررسی ویژگی های خانوادگی خاتمی، شرایط سیاسی دوران کودکی او،‌ روند تحصیلات،‌چگونگی شکل گیری ایده جدایی دین از سیاست در ذهن خاتمی و نهایتا به نسبت او با انقلاب اسلامی و نقشش در رویدادهای پیش از انقلاب می پردازد.


احسان قائدی
۲۸ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۱۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

قحطی ِبوسه ی تب دار است و باران نیست هست؟

 ردِ لبهایِ تو دیگر روی فنجان نیست هست ؟

عطر تو پیچیده در شهری که در آن نیستی

باد می اید ولی موی پریشان نیست ، هست ؟

آمدم تهران که با تو زندگی را سر کنم

بی تو دیگر شهر رویاهام تهران نیست ، هست ؟

آنچه پنهان کرده ام پشت نگاهم سالها...

از خدا پنهان ولی از تو که پنهان نیست، هست ؟

خانه یخبندان، سَرم یخ، دستهایم یخ زده

چهار فصل زندگی درمن زمستان نیست ؟ هست

خوب دقت کن به تدریجی ترین پرواز روح

این که دارد می رود از دست، "من" نیست هست؟!

احسان قائدی
۱۱ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

مستند فوق العاده روزهای خرداد حتما مشاهده کنید

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

احسان قائدی
۱۸ دی ۹۳ ، ۱۶:۵۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

حد اعلایی و با حداقل ها همنشین

آه مرواریدِ اصلِ با بدل ها همنشین

 

از معمّا ماندن ات  چندی ست لذت می بری

ای سؤال مشکلِ با راه حل ها هم نشین

 

من به لطفِ دوستانت رفتم امّا سعی کن

بعدِ من کمتر شوی با این دغل ها همنشین

 

دل به مفهوم سیاهی کم کم عادت می کند

چشم وقتی می شود با مبتذل ها همنشین

 

گردن آویزی چنین را پاره کن، آزاد شو

آه مرواریدِ اصلِ با بدل ها همنشین

 
احسان قائدی
۱۴ دی ۹۳ ، ۰۰:۲۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

بعضی‌ها به نام شادکردن دل فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، این روزها و در این دوران ما کاری می‌کنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند! می‌فهمید چه می‌گویم؟ بهترین وسیله‌ای که دشمنان بزرگ انقلاب پیدا کردند برای این‌که نگذارند انقلاب به کشورهای اسلامی برود، می‌دانید چه بود؟ گفتند این انقلاب، اسلامی نیست! گفتند اینها دشمن شما- چند صد میلیون مسلمان- هستند! امام بزرگوارمان ایستاد و گفت این انقلاب، اسلامی است؛ شیعه و سنی در کنار هم هستند؛ کنار هم هستند. اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیای آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیله‌ای پیدا کند، دلیل پیدا کند. نواری پیدا کند، ببرد این‌جا و آن‌جا بگذارد، بگوید کشوری که شما می‌خواهید انقلابش را قبول کنید، این است، می‌دانید چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد؟ بعضی‌ها دارند به نام فاطمه زهرا، علیها‌السلام، این کار را می‌کنند.

 در حالی که فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، راضی نیست. این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شد. آن مرد الهی، آن وارث واقعی فاطمه‌زهرا، علیها‌السلام، در زمان ما، آن همه زحمت کشید. این جوان‌های پاک ما این‌جور رفتند خون‌هایشان را ریختند تا انقلاب را بتوانند عالم‌گیر کنند. آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شادکردن دل فاطمه‌ زهرا، کاری بکند که دشمنان حضرت فاطمه‌زهرا را شاد کند.»

به نام تبری به کام هوس

به نام حضرت زهرا به کام ابوسفیان

به نام شیعه به کام وهابیت

بر بچه هیئتی نفهم بی ولایت لعنت

بر بچه هیئتی نفهم بی بصیرت لعنت

بر بچه هیئتی نفهم سرباز انگلیس لعنت

بر بچه هیئتی نفهم بی سواد لعنت

بر بچه هیئتی نفهم بی مطالعه لعنت

بیشمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــار

احسان قائدی
۱۲ دی ۹۳ ، ۰۸:۴۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

صد بار گفتهام که نکن باز روسری

اما بگیر حرف مرا باز سرسری

میترسم آخرش خبر فتنههای تو

با بیتهای من برسد بیت رهبری

در حیرتم چرا من سجاده گرد را

بسته خدا به خندهی چون تو سبکسری

هر دختری به چشم خطی میکشد ولی

تو زیرکی و زیره به کرمان نمیبری

خط تو را خدا به لب و چشمها کشید

جایی نخواندهام به خدا خط خوشتری

میگفت مادرت سری از دختران شهر

حق داشت، در شکستن دل از همه سری

ساکت نشستهایم من و شعر فارسی

وقتی تو کردهای هوس رقص آذری

میخورد گوشواره به موی طلاییت

میسوختم در آتش این جنگ زرگری

تنها شبیه آن ه ی پایان جادهام 

دستم بگیر دست کم این بیت آخری

احسان قائدی
۰۹ دی ۹۳ ، ۲۰:۴۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

آتش به جان عاقل و دیوانه میزند

وقتی نسیم، موی تورا شانه میزند

 اکلیلی است دستم و گویای لمس تو

 مثل کسی که دست به پروانه میزند

تو ناز میکنی و پس از آن تمام شهر

 با من، سر خریدن آن چانه میزند!

 شب ابری است و هرکه دلش تنگ ماه شد

 عکس تو را به پنجره ی خانه میزند ...

احسان قائدی
۰۹ دی ۹۳ ، ۱۶:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

فتنه 88،مسئولین ، مردم، 8دی ماه


 امام خامنه ای (مدظله العالی ):چرا کشور را دچار این ضایعات کردید ؟اگر خدای متعال به این ملت کمک نمی کرد مردم به جان هم می افتادند می دانید چه اتفاقی می افتاد؟کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند"

9دی ای که 8دی رقم رخورد

استان ما از در زمره استانهایی قرار گرفته است که در حماسه حضور عاشورایی یک روز زودتر از خروش سراسری و در روز 8دی ماه 88 پا به صحنه دفاع از انقلاب و رهبری خود نهادند که این روز برگ زرینی دیگری بر دفتر افتخارات مرد و زن این استان افزود چرا که از اول انقلاب تاکنون مردم استان هماره چه در عرصه جانبازی و فداکاری و چه در عرصه حمایت و دفاع از انقلاب پیشتاز بر سایر مردم کشور بودند

احسان قائدی
۰۹ دی ۹۳ ، ۱۵:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر



زمان: ۶ فروردین ۱۳۶۸ / ۱۸ شعبان ۱۴۰۹

مکان: تهران، جماران

موضوع: «عدم صلاحیت برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی»

مخاطب: منتظری، حسینعلی


بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای منتظری

با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسئله مهدی هاشمیِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثلِ قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمدالله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید - که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خرابتر می‌کند - با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید:

۱- سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.

۲- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

۳- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.

۴- نامه‌ها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان - روحی له الفداء - و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر اینگونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رأی به ریاست جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.

سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی دارم.من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.

من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تأثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هرچه هست اوست. والسلام.

یکشنبه ۶ / ۱ / ۶۸

روح الله الموسوی الخمینی


احسان قائدی
۰۳ دی ۹۳ ، ۱۳:۰۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


من ندیدم که کریمی به کرم فکر کند

به چه مقدار به زائربدهم فکر کند

 

ازشما خواستن عشق است ضرر خواهدکرد

هرکه دروقت گدایی به رقم فکر کند

 

بهتراین است که زائر اگر آمد به حرم

دوقدم عشق بورزد سه قدم فکر کند

 

به کف صحن به گنبد به غم گوهرشاد

زیر این قبه به هستی به عدم فکر کند

 

به دو گلدسته دوتا ساق به دوش گنبد

به رواقی که شده پیش تو خم فکر کند

 

به چرا سال گذشته دو سه بار و امسال-

فقط این بار...به این قسمت کم فکر کند

 

به خودش...نه به کسانی که به یادش آمد

چون که در آینه کاری حرم فکر کند

 

موقع دست به سینه شدن و عرض سلام

کربلایی شده هرکس به علم فکر کند

 

چون که از باب جواد تو کسی داخل شد

خنده داراست که دیگر به قسم فکر کند

 

دیر وقتی ست که تا درحرمت دم بدهد

جای دم حضرت عیسی به دو دم فکر کند


بهترین نوع زیارت شده اینکه امشب-

هم کسی گریه کند پبش تو هم فکر کند

پی نوشت:

یا علی ابن موسی الرضا

فکر کن من غزالم ضامنم می شوی آقا

محتاج یک نگاهم فقط همین

احسان قائدی
۰۲ دی ۹۳ ، ۰۹:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر

 با همه گرمیم... با دل های تنها بیشتر

درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم

 قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر

 بَم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار

 زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر/

هر شبِ عمرم به یادت اشک می ریزم ولی

 بعدِ حافظ خوانیِ شب های یلدا بیشتر

 رفته ای... اما گذشتِ عمر تاثیری نداشت

 من که دلتنگ توام امروز... فردا بیشتر

 زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ تر

 بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر

هیچ کس از عشق، سوغاتی به جز دوری ندید

 هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر

بر بخارِ پنجره یک شب نوشتی: "عاشقم"

 خون انگشتم بر آجر حک کنم: ما بیشتر...

احسان قائدی
۳۰ آذر ۹۳ ، ۲۰:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

کی گفته فقط خانمها ظریف کاری بلدن ببببله هستند آقایونی که که رو دست همه را بزنند هرچند کمک هم بهم شد ولی زیاد سخت نبود فقط چاقو میخواست و قالب همییین به آقایان توصیه می کنم امتحان کنندالبته یه خانم هم کنارشون باشه بد نیست

یلدای حسنی بر همه حسینیان مبارک

یلدا نوشت :

گفتند نیست از شب یلدا درازتر / پیداست که عاشق نبوده اند


احسان قائدی
۳۰ آذر ۹۳ ، ۱۱:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

طرح ولایت، تور مشهد، راهیان نور 

هی روضه میخوانیم در سوگ عمیقی که... 

از بخیه های پاره ی زخمی دیالکتیک 

تا ((امریکن پای)) و ((خداحافظ رفیق)) - ی که... 

  ما قابلیت های فوق العاده ای داریم 

یک مورد اینکه: ما نخورده بیشتر مستیم 

با جنتی هم میشود جک های خوبی ساخت 

دنیا بخوابد، ما که بیداریم، ((ما هستیم)) 

 با ریش، با ریشه، به هر نحوی که شد بردند 

با جعبه هم بردند، قدری دیر پی بردیم 

از کوی دانشگاه تا کرسنت و مک فارلین 

- ما از خودی گل های بعضا بدتری خوردیم 

 نسل ((روانی چادرت رو از سرت بردار)) 

نسل (( پسر جون دوره ی اندیشه برگشته)) 

نسل برنزه، نسل ویسکی، نسل همخوابی... 

((ممد)) نبودی شهر ما آزادتر گشته

یک روز با این هایی و یک روز با آن ها

رندی که از تخریب میترسد بلاکش نیست

سرباز باید پشت دشمن را بلرزاند

شطرنج جای مهره های اهل سازش نیست

احسان قائدی
۳۰ آذر ۹۳ ، ۰۱:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

عازم دیار ارباب و نائب الزیاره همه ی دوستان التماس دعا که بهترین دعا برای یک دوست شهادت است انشاالله

ستونهای این جاده را ما

به شوق حرم می شماریم

احسان قائدی
۱۶ آذر ۹۳ ، ۰۸:۳۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

روح تورا به جسم غـزل ها دمیده اند

معشوقه ای شبیه تو کی آفریده اند؟

نقل است ، قبل خلقتت ، آهو مطیع بود

از برق چشم توست که عمری رمیده اند

جمعی که زخم بر لب شان ، یادگار توست

جمعی که وقت دیدن تان ، لب گزیده اند

آن پیر اهل ساوه قسم خورد ، تا بحال

چون سرخی لب تو ، اناری نچیده اند

آغاز ذکر نام تو ، آغاز عشق بود

اجماع شاعران ، همه بر این عقیده اند ...

احسان قائدی
۱۶ آذر ۹۳ ، ۰۸:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

وقتی زمستان با مسئولین استان هماهنگ نباشد

استان چهارمحال و بختیاری به واسطه شرایط جغرافیای حاکم بر آب و هوای این استان همواره مردم و مسئولین را را بخاطر تغییر ناگهانی آب و هوا متحیر و غافل گیر کرده است استانی که به واسطه داشتن شهرکرد که به بام ایران معروف است گاها جز سردترین منطقه کشور محسوب می شود و این ویژگی باعث بوجود آمدن شرایطی می شود که بعضا سبب بحرانهایی همچون سرمای شدید ، قطعی برق ، بسته شدن جادههای استان و .... می شود

احسان قائدی
۱۴ آذر ۹۳ ، ۲۳:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر


مجلسی که هست ، مجلسی که باید باشد

مجلس شورای اسلامی ،یکی از بسترهایی است که مردم علاوه بر اینکه در حاکمیت نقش ایفا می کنند با انتخاب نماینده خود در مجلس شورای اسلامی در امر قانونگذاری  که مهم ترین و اصلی ترین وظیفه ی یک نماینده مجلس است مشکلات خود را مرتفع می کنند حال آنکه آنچه تاکنون در ایام انتخابات از طرف قاطبه ی کاندیداهای مجلس دیده شده وعده های اجرائی و قول ساخت سد و جاده و مسکن و امثالهم است در این میان وقتی کارکرد اصلی یک نماینده در مجلس را بررسی می کنیم وظیفه ذاتی و مهم وی را چیزی جز اهتمام در امر قانونگذاری نمی بینیم چرا که اگر نماینده محلس به خوبی در امر تنظیم و تصویب قانون همت گماشته و تلاش خود را در راستای تصویب یک قانون خوب انجام دهند چه بسا بواسطه همین قوانین تصویبی بسیاری از مسائل استانی نیز حل شود

احسان قائدی
۱۴ آذر ۹۳ ، ۲۳:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
احسان قائدی
۱۰ آذر ۹۳ ، ۱۹:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

تاج ِ مویت دستباف از شهـر ِ تبریز آمده

زرد و نارنجی، طلا رنگ و دل انگیز آمده

چشمهایت امپراتوری ِ عشقی گمشده

سرمه دان ِ نقره با باران ِ یکریز آمده

خش خش ِ برگ است و باد از تیسفون تا پارسه

نامه های ِ پاره ی ِ خسروی ِ پرویز آمده

طاق ِ کسرای ِ دو ابروی ِ تو بعد از قرنها

فکر ِ رویارو شدن با ظلم ِ چنگیز آمده

تیشه ی ِ فرهاد روی ِ پلک ِ خط ِ میخی ات

حضرت ِ شیرین سوار ِ اسب ِ شبدیز آمده

غصه ها را تار و مار از خنده ی ِ خود میکنی

ماه ِ مهرت با شبی غمگین گلاویز آمده

حکمرانی کن پس از این پادشاه ِ فصلها

آمدن های ِ تو یعنی فصل ِ پاییز آمده...

احسان قائدی
۰۸ آذر ۹۳ ، ۰۹:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مرثیه ای برای نشریات استان

یکی از رسانه هایی که در استانها میتوان به خوبی از ظرفیت آنان استفاده کرده و نسبت به دیگر رسانه ها از تاثیرگذاری مطلوبتری برخوردار می باشند رسانه های مکتوب و به طور خاص نشریات استانی هستند به یقین می توان گفت نقشی که نشریات در فضای استانها ایفا میکنند حتی با پیشرفت تکنولوژی و دسترسی بیشتر مردم به اینترنت ، بسیار بیشتر از سایتها و خبرگزاریها به خصوص در سطح استانها می باشد از طرفی رسالتی که این رسانه های مکتوب برعهده دارند علاوه بر تاثیرگذاری بیشتر بر مردم استان از اهمیت بسزایی نیز برخوردار است این نقش از آن جهت مهم است که نشریات رسالت مطالبه حق و حقوق مردم از مسئولین و بازتاب خواسته های مردم از نمایندگان دولت و همچنین روشنگری و اطلاع رسانی نسبت به کمبودها و محرومیتها برعهده دارند یعنی در یک کلام نشریات زبان مردم باشند که درد مردم را به گوش مسئولین استانی می رسانند که حیات یک نشریه به ایفای هرچه بهتر و بیشتر این نقش وابسته است

احسان قائدی
۰۸ آذر ۹۳ ، ۰۹:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

تعامل با احزاب و گروههای استان چرا و چگونه؟

چندی است از استانداری استان خبرهایی مبنی بر برگزاری جلساتی حول محور تعامل با احزاب و گروههای مختلف سیاسی استان با استاندار به گوش میرسد که این جلسات حاکی از نگاه مثبت استاندار به نقش  احزاب و گروههای مختلف سیاسی در مدیریت کلان استان دارد که این مهم در دولتهای قبل یا با فضا دادن به برخی افراد تند رو  نقش خود را به سیاسی بازی و افراطی گری داد ویا متاسفانه نادیده گرفته شد و به کل از نقش سارنده احزاب و گروهها در مدیریت استان چشم پوشی شد

احسان قائدی
۰۸ آذر ۹۳ ، ۰۹:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

این گذرنـامه ے من،مانده فقط یک امضــا

طبق معمول شـــدم خیره به دستان رضــا(علیه الســــلام)

اللهم ارزقنــــا ...

احسان قائدی
۲۸ آبان ۹۳ ، ۱۹:۴۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

جست و جوی مرهم و درد شدیدی بیش نیست

امتحان کردیم ، این دنیا امیدی بیش نیست

با نسیمی گاه ، از چشمت می افتد پرده ای

آن که چون سرو است - می بینی که – بیدی بیش نیست!

آن که ما او را مراد خویش می پنداشتیم

دیدمش در سجده! فهمیدم مریدی بیش نیست

دره ای؟ نه! رود غُرّّانی؟ نه! دیواری ست؟ نه!

بین ما با مرگ ای یاران، وریدی بیش نیست!

تا پذیرایی کنی، تنها گریبان چاک کن،

این که بر در می زند، زخم جدیدی بیش نیست!

تا حسینی بود، می گفتی که:  "باید فکر کرد"

با که بیعت می کنی؟ اکنون یزیدی بیش نیست!

فالگیری دید دستم را و با اندوه گفت:

آنچه می بینم – درین میدان – شهیدی بیش نیست!

احسان قائدی
۲۵ آبان ۹۳ ، ۱۸:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

خاطره انقلاب اسلامی سرشاراست از ترورشخصیت افراد بی نظیری که علت مخالفتها و هجمه های دشمن به آنها بزرگی و وسعت روح و انقلابی بودنشان بوده است . یاوه گویی ها، تهمتها ، افتراهای عجیب و غریب و حتی تهمت بی دینی و... حنای بی رنگ دشمن است ، اخیرا جریانی که به تعبیر مقام معظم رهبری جریان شیعه لندن نشین و آمریکا نشین است و با سرمایه استعمار پیر انگلستان شبکه های مختلف ماهواره ای در اختیار دارد از همین حنای بی رنگ تهمت و افترا علیه یکی از یاران دلیر انقلاب استفاده کرده وقصد دارد این عالم انقلابی و محبوب را در مقابل دین معرفی نماید . آنچه در این سطور می آید نه برای پاسخ به این جریان انحرافی است  که اساسا جریانهای انحرافی با استراتژی " با بزرگان درگیر شو تا فرض کنند بزرگی" از ابتدای انقلاب در لباسها و قالبهای مختلف سعی در مخدوش کردن یاران انقلاب داشته است ، این متن در راستای پاسداشت و تقدیر از سالها زحمات عالم متواضع برادر انقلابی عزیز رحیم پور ازغدی است . سابقه رحیم پور نشان میدهد که دو ویژگی در همه زندگی ایشان تبلور داشته است ، تشخیص ولایتمدارانه ی تکلیف و حضور ولایتمدارانه در اقدام به موقع تکالیف انقلابی.

این دو عنصر ، همان شاخصه ی اصلی یاران ثابت قدم امام حسین (ع) در عاشورای سال 61 هجری است ، چه آنان که تکلیف خود را نشناختند یا منطبق بر ولایت نشناختند و چه آنان که تکلیف خود را در موقع مشخص شده توسط امام به انجام نرساندند همگی در شهادت حسین (ع) و بر نیزه رفتن سر آن امام همام نقش داشته اند و تنها وتنها آنان که تکلیف خود را منطبق بر نظر امام یافتند و در زمان مشخص شده توسط ایشان رادمردانه و  ایثارگرانه به انجام رساندند در کربلا ماندند و خود را فدایی حسین (ع) نموده  و قبل از شهادت عاشقانه پرسیدند " اوفیت یا حسین؟"

حضور در عرصه دفاع مقدس و همراه داشتن یادگاری جانبازی آن دوران باعث نشد که رحیم پور ازغدی احساس کند مانند بعضی ها دیگر تکلیفی ندارد بلکه دوران تثبیت اعتقادی نظام و حرکت به سوی ایجاد تمدن نوین اسلامی را بعنوان تکلیف و  خواستگاه ولی فقیه شناخته و با همه ی توان به تبیین این موضوعات پرداختند. شناخت مبانی دین در سطحی عمیق ، آشنایی با تاریخ تحلیلی اسلام ، ارتباط مبانی اسلام و انقلاب اسلامی، شناخت موانع پیشرفت اسلامی ایران و بالاخره راهکارهای قرآنی و اهل بیتی برای برطرف کردن موانع و پیشرفت به سوی تعالی انقلاب از ویژگیهای کم نظیر رحیم پور است .

با بدعتها حتی اگر بر سر نیزه کردن قرآن باشد باید جنگید و بدون تساهل و تسامح با آن به مبارزه پرداخت که در غیر این صورت  امکان تکرارتاریخ صفین و مهجوری شیعیان اصیل  وجود دارد . جریانی که قصد دارد امروز رحیم پور ازغدی و مانند اورا در برابر دین  قرار دهد ادامه ی همان جریانی است که علی(ع) را مجبور به پذیرفتن حکمیت کرد و البته بعدا سر از نهروان درآورد. اگر در این جریان او می ایستد و به مقابله با بدعتی بر میخیزد برای آنست که اجازه پیروزی به معاویه ندهد و نگذارد که به ساحت مقدس علی (ع) خدشه ای وارد شود.

اندکی دقت در جریان اخیر یاد و خاطره ی منشور تاریخی و مهم روحانیت امام خمینی (ره) را در ذهن تداعی می کند ، آنجا که امام (ره) از عده ای نفوذی در روحانیت گله کرده و  تهمتها و افتراهای  عده ای با نام دین را بر میشمرند، آنجا که از همکاری این قشر با حکومت شاه و سکوتشان در برابر فساد و فحشا زمان طاغوت را بیان فرموده و اسلامگرا شدن برای تهمت بی دینی زدن به یاران انقلاب را شرح میدهند .

در پایان برای این یار انقلاب آرزوی سربلندی و استقامت بیشتر در راهی که پیش گرفته اند را از خداوند متعال مسئلت نموده و یقین خود را به خفت و خواری دشمنان انقلاب استحکام میبخشیم.

آری اگر دشمن به رحیم پور ازغدی تهمت میزند یقینا او را ثابت قدمتر میکند ، چرا که امام (ره) و مقام معظم رهبری به ما آموختند که هرگاه جریان انحراف و استکبار خشمگین شدند به درستی راه مطمئن شوید.


احسان قائدی
۲۱ آبان ۹۳ ، ۱۵:۵۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

گفتار برخی اشخاص آنقدر تعیین کننده است که گاهی میتواند سرنوشت یک ملت را تغییر دهد.قاضی شریح این گونه بود.رهبر انقلاب در تحلیل واقعه عاشورا در باره قاضی شریح می فرماید:

ابن زیاد به مسجد کوفه رفت و اعلان عمومی کرد که همه باید به مسجد بیایند و نماز عشایشان را به امامت من بخوانند!


تاریخ می‌نویسد: مسجد کوفه مملو از جمعیتی شد که پشت سر ابن زیاد به نماز عشا ایستاده بودند. چرا چنین شد؟ بنده که نگاه می‌کنم، می‌بینم خواصِ طرفدارِ حق مقصرند و بعضی‌شان در نهایت بدی عمل کردند. مثل چه کسی؟ مثل شریح قاضی. شریح قاضی که جزو بنی‌امیّه نبود! کسی بود که می‌فهمید حق با کیست. می‌فهمید که اوضاع از چه قرار است. وقتی هانی بن عروه را با سر و روی مجروح به زندان افکندند، سربازان و افراد قبیله‌ی او اطراف قصر عبیداللَّه زیاد را به کنترل خود درآوردند.

ابن زیاد ترسید. آنها می‌گفتند: شما هانی را کشته‌اید. ابن زیاد به شریح قاضی گفت: برو ببین اگر هانی زنده است، به مردمش خبر بده. شریح دید هانی بن عروه زنده، اما مجروح است. تا چشم هانی به شریح افتاد، فریاد برآورد: ای مسلمانان! این چه وضعی است؟! پس قوم من چه شدند؟! چرا سراغ من نیامدند؟! چرا نمی‌آیند مرا از این‌جا نجات دهند؟! مگر مرده‌اند؟! شریح قاضی گفت: می‌خواستم حرفهای هانی را به کسانی که دورِ دارالاماره را گرفته بودند، منعکس کنم. اما افسوس که جاسوس عبیداللَّه آن‌جا حضور داشت و جرأت نکردم! جرأت نکردم یعنی چه؟ یعنی همین که ما می‌گوییم ترجیح دنیا بر دین! شاید اگر شریح همین یک کار را انجام می‌داد، تاریخ عوض می‌شد. اگر شریح به مردم می‌گفت که هانی زنده است، اما مجروح در زندان افتاده و عبیداللَّه قصد دارد او را بکشد، با توجّه به این‌که عبیداللَّه هنوز قدرت نگرفته بود، آنها می‌ریختند و هانی را نجات می‌دادند. با نجات هانی هم قدرت پیدا می‌کردند، روحیه می‌یافتند، دارالاماره را محاصره می‌کردند، عبیداللَّه را می‌گرفتند؛ یا می‌کشتند و یا می‌فرستادند می‌رفت. آن گاه کوفه از آنِ امام حسین علیه‌السّلام می‌شد و دیگر واقعه‌ی کربلا اتّفاق نمی‌افتاد!

اما گفتگوی مطرح شده در مناظرات فی مابین دکتر ولایتی و دکتر جلیلی را میتوانید در زیر مشاهده کنید:

دکترولایتی(انتخابات92):
در آلماتی 2 آنها پیشنهاداتی کردند که میشد پیش رفت ولی آقای جلیلی نپذیرفت. گفتند غنی سازی 20 درصد را تعلیق و فردو را کند کنی، 3 تحریم را برمیداریم. در پاسخ به آنها گفتند این کارها را میکنیم شما کل تحریم را بردارید. حرف من این است که باید قدم به قدم پیش رفت . دیپلماسی معامله و تعامل است. سرسختی نشان دادن نیست. دیپلماسی بیانیه پشت میز خواندن نیست!

دکترجلیلی(انتخابات 92):
آقای ولایتی من نمیدانم این حرف ها از کجا آمده! آن ها به ما گفتند شما در کار فردو تاخیر بیاندازید تا ما هم تحریم هایی که در آینده میخواهیم بکنیم انجام ندهیم.... ما میدانستیم که طرف مقابل بدعهد است لذا گفتیم تاخیر در فردو و توقف بیست درصد در مقابل تحریم های اصلی همچون نفت و ارز باید باشد ببینید آن ها که روزی 5سانتریفیوژ ما را تحمل نمیکردند امروز حتی حق غنی سازی بیست درصد ما را نیز پذیرفته و سر تاخیر در کار فردو با ما بحث میکنند!

ولایتی سال 93(یازده ماه پس از توافق ژنو) 10 آبان 93
ما می‌خواهیم هر چه زودتر مذاکرات به پایان برسد اما متأسفانه هر چه ما به تعهدات خود عمل کرده‌ایم طرف غربی ما به تعهدات خود عمل نکرده است و آمریکا که بعضاً اظهار نظر خارج از قاعده می‌کند مورد اعتراض کشورهای بی طرف قرار می‌گیرد اما همچنان بر تحریم‌های ما افزودند.

حتما ببینید

اشتباه ماندگار ولایتی در پرونده هسته ای

ماجرای تذکر رهبر انقلاب به خلاف گویی ولایتی

احسان قائدی
۲۱ آبان ۹۳ ، ۱۳:۱۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

یک / نقل شده است روزی شیطان محضر عابد واصلی رسید و او را به مباحثه دعوت کرد و عابد نیز پذیرفت. ساعتی در باب سنگین ترین مباحث اعتقادی بحث و گفتگو صورت گرفت. از قضا شیطان در این مباحثه شکست خورد! و لبخند زنان راه خروج را در پیش گرفت. عابد او را خطاب کرد و گفت: تو که شکست خورده ای، پس از چه رو لبخند بر لب داری؟ شیطان نگاه عاقل اندر سفیهی در وی بینداخت و گفت: می خواستم ساعتی از یاد خدا غافل شوی که شدی!


دو / از اضافه شدن ۵۵ مورد تحریم جدید پس از توافق ژنو که بگذریم(+) ؛ از ضبط اموال بنگاه علوی به ارزش پنج میلیارد دلار که بگذریم(+) ؛ از توهین ها و تحقیرهای پی در پی به دولت و ملت ایران پس از شروع مذاکرات که بگذریم(+) ؛ از خوش خیالی ها و ذوق زدگی های ذلیلانه ی برخی مسئولین در ارتباط با چشم آبی ها که بگذریم ؛ از مرقومه ی شیخ حسن روحانی پس از اعلام توافق ضعیف ژنو که شامل "برداشته شدن بخشی از فشارهای غیرقانونی در تحریم‌های یک‌جانبه" و "آغاز فروپاشی سازمان تحریم" بود که بگذریم(+) ؛ از سرخوردگی جبهه ی جهانی مقاومت مستضعفین که بگذریم ؛ …
 

معطل ماندن یک ساله ی فرایند پیشرفت علمی و فناوری جمهوری اسلامی ایران، پیش پا افتاده ترین حاصل مذاکراتِ طرف استکباری بوده است!

 

 

آقایان! با شیطان مذاکره نمی کنند، رجمش می کنند!

 


احسان قائدی
۲۱ آبان ۹۳ ، ۱۳:۰۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

عشق ویرانــــگر او در دلــم اردو زده است
هرچه من قلب هدف را نزدم، او زده است

بیستون بود دلم... عشق چه آورده سرش
که به ارگ بــم ویران شده پهلو زده است؟

مــو پریشان به شکار آمــــد و بعد از آن روز
مــن پریشانم و او گیره به گیسو زده است

دامنش دامنـــه های سبلان است ...چقدر
طعم شیرین لبــش طعنه به کندو زده است

مثـــل مغرورترین کــــافر دنیــــــــا که دلش
از کَــفَش رفته و حتی به خدا رو زده است

ناخدایی شده ام خسته که بعد از طوفان
تا دم مـرگ دعــــا خوانده و پارو زده است

تا دم از مرگ زدم گفت: "دعا کن برسی!"
لعنتـــی بـاز فقط حرف دو پهلو زده است!

احسان قائدی
۲۱ آبان ۹۳ ، ۰۰:۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر