عاشقانه های یک بچه بسیجی
کسی که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد زیر لگد دشمنش بیدار می شود
خانه
نکته های ناب
عاشقانه ها
یادداشتها
پرونده های ویژه
آنتی شبهه
جزوات
صوت وکلیپ
عاشقانه های یک بچه بسیجی
کسی که به وقت یاری رهبرش در خواب باشد زیر لگد دشمنش بیدار می شود
آرمان خواهی انسان مستلزم صبر بر رنج هاست پس برادر خوبم برای جانبازی در راه آرمانها یاد بگیر که در این سیاره رنج صبورترین انسانها باشی.
سید مرتضی آوینی
telegram.me/eghaedi
دنبال کنندگان
۲۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
عاشقانه ها
(۷۵)
پرونده های ویژه
(۲۶)
آنتی شبهه
(۸)
یادداشت
(۵۴)
صوت و کلیپ
(۱۶)
جزوات
(۴)
نکته های ناب
(۸)
بایگانی
شهریور ۱۳۹۵
(۱)
خرداد ۱۳۹۵
(۲)
ارديبهشت ۱۳۹۵
(۴)
فروردين ۱۳۹۵
(۷)
اسفند ۱۳۹۴
(۴)
بهمن ۱۳۹۴
(۲۳)
دی ۱۳۹۴
(۱۱)
آذر ۱۳۹۴
(۳)
آبان ۱۳۹۴
(۲)
مهر ۱۳۹۴
(۱)
تیر ۱۳۹۴
(۱)
فروردين ۱۳۹۴
(۲)
اسفند ۱۳۹۳
(۲)
بهمن ۱۳۹۳
(۲)
دی ۱۳۹۳
(۸)
آذر ۱۳۹۳
(۱۱)
آبان ۱۳۹۳
(۱۴)
مهر ۱۳۹۳
(۱۷)
شهریور ۱۳۹۳
(۳)
مرداد ۱۳۹۳
(۴)
تیر ۱۳۹۳
(۲۳)
خرداد ۱۳۹۳
(۸)
ارديبهشت ۱۳۹۳
(۲)
فروردين ۱۳۹۳
(۱۲)
اسفند ۱۳۹۲
(۳۶)
آخرین مطالب
۳۱ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۲۰
بازخوانی نقش آمریکا در حمایت از عراق
۱۱ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۰۷
سخنی با منتخبان استان در مجلس دهم
۰۷ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۲۳
شعر تنها سلاح بی کس هاست
۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۵۳
روحانی
۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۲۸
ماله کشی
۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۲۲
اذان گفتند و من کاری نکردم... کافرم یعنی؟
۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۵۴
خورده است هرکسی ثمر انقلاب را
۲۰ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۴۸
کشوری هستم که گیرافتاده در تحریم ها
۱۵ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۲۶
هیچ کس ... هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
۱۵ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۱۸
خداحافظ.....
پیوندها
حضرت روح الله(ره)
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
دفتر حفظ آثار حضرت آیت الله خامنه ای(حفظه الله)
استاد حسن رحیم پور ازغدی
استاد عین صاد
آقا سید مرتضی آوینی
قرارگاه شهید باقری
۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است
روحانی
مثل
روحانی
که زد از ریشه اصل
اقتصاد
نرگس
چشم تو افسون می کند
حال
مرا
احسان قائدی
۱۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۵۳
۲
۰
۳ نظر
ماله کشی
عهد شکن که می شوی بینم و دم نمی زنم
همچو
عراقچی
که هی
ماله
به کار میکشد
احسان قائدی
۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۴:۲۸
۱
۰
۵ نظر
اذان گفتند و من کاری نکردم... کافرم یعنی؟
نمِ باران نشسته روی شعرم... دفترم یعنی!
نمیبینم تو را ابریست در چشم تَرم یعنی
سرم داغ است و یک کوره تبم، انگار خورشیدم
فقط یکریز میگردد جهان دورِ سرم یعنی
تو را از من جدا کردند و پشت میلهها ماندم
تمام هستیام نابود شد، بال و پرم یعنی
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم... کافرم یعنی؟
اگر ده سال برمیگشتم از امروز میدیدی
که من هم شور دارم عاشقی را از بَرَم یعنی
تنِ تو موطِن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه میماند به جا؛ خاکسترم یعنی
نشستم چای خوردم، شعر گفتم، شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود، خوبم... بهترم یعنی!
احسان قائدی
۰۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۲۲
۰
۰
۴ نظر
خورده است هرکسی ثمر انقلاب را
تا حس کنم نفس به نفس التهاب را
«تنها گذاشت این من بی انتخاب را»
پرواز را به قول خودش برگزیده بود
رحمی نکرد غرقه ی امواج آب را
می رفت با شکوه و به تیر کنایه بست
با رفتنش جماعت عاشق مآب را
در ازدحام سرخ سحر ایستاده بود
تا اهل شام سر نبرند آفتاب را
گفتند راویان جهادش که او چطور
شرمنده کرده در دل شب اضطراب را...
می تاخت او به دشمن و در خانه مادرش
سنگر گرفته بود حریم حجاب را
یک عده نان تازه و یک عده خون دل
خورده است هرکسی ثمر انقلاب را
نانش خمیر باد و زمینش کویر باد
پاشید هرکه بر سرمان بذر خواب را
احسان قائدی
۰۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۵۴
۰
۰
۲ نظر