صیادان دلها
پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۳۶ ب.ظ
سینه از داغ شقایق ها سراپا سوخته
از غم آلاله های سرخ و شیدا سوخته
داغ مجنون های مجنون زینت لوح دل است
کز مرور یادشان یک شهر لیلا سوخته
سر خوش از پیمانه پرواز، تا روز الست
این همه سیمرغ عاشق ده! چه زیبا سوخته
آسمانها و زمین کوچکتر از دنیایشان
کهکشان در حسرت دیدار آنها سوخته
از فراق یکصد و ده لاله ی دشت وصال
یک هزار و صد پرستو، مانده بر جا، سوخته
دیده ها دریا شد از لب تشنه های جبهه ها
تشنه کامانی که در سودای سقا سوخته
کربلا ها مان فدای کربلایت یا حسین (ع)
این همه بیدل به شوق آن معلی سوخته
از غم یاس کبود مرتضی (ع) گریان چو ابر
صورت و پهلو به یاد روی زهرا (س) سوخته
گفت با گفتارها شیر بلند آوازه ای
این من و این سینه صحرا به صحرا سوخته
پنجه ی کفتارها تا سینه او را شکافت
آسمانی پیکر "صیاد" دلها سوخته
تا علی آمد کنار پیکرش زد بوسه ای
شد عیانم کر فراقش قلب آقا سوخته
۹۳/۰۱/۲۱